او اهل روستای «نی» مریوان است. جایی که همه با شنیدن نام آن به یاد جوان دیگری میافتند که با همین استعداد و علاقه به تحصیل تنها بهدلیل نبود امکانات و بیتوجهی کسانی که باید او را حمایت میکردند و با وجود کسب رتبه 12 کنکور دکترا سالهاست در کوههای مرزی مریوان کولبری میکند و از دوماه قبل نیز بهدلیل بسته شدن مرزها در زمینهای کشاورزی و باغهای دور و بر کارگری میکند؛ باقر احمدی جوان 31 ساله اهل روستای «سورکاول» مریوان.
از شنیدن خبر موفقیت همشهریات چه حس و حالی پیدا کردی؟
من هم مثل همه اهالی مریوان خیلی خوشحال شدم. فریدون جوان بسیار بااستعدادی بود که به حق واقعیاش رسید. البته خانواده درخشانی بسیاربااستعداد و معروف هستند و بسیاری از این طایفه در مدارج بالای علمی تحصیل میکنند یا فارغالتحصیل شدهاند. در خود مریوان سه پسر این خانواده پزشک و تعدادی هم خارج از کشور پزشک و مهندس هستند. آنها از دل همین سختیها و نبود امکانات به این موفقیتها دست پیدا کردهاند. فریدون در کنار درس، کار هم میکرد و مثل خیلی از جوانها به کشاورزی و باغداری مشغول بود.
در فضای مجازی بسیاری موفقیت این جوان مریوانی را با تو که به خاطر نبود امکانات مجبور به کارگری هستی مقایسه میکنند. چقدر این مقایسه را قبول داری؟
البته استعداد شرط بسیار مهمی است اما امکانات نقش مهم و اساسی دارد. من هم عاشق ریاضی بودم و لیسانس ریاضی محض گرفتم و بعد از آن در کارشناسی ارشد برنامهریزی شهری فارغالتحصیل شدم و با رتبه 12 کنکور دکترا در همین رشته میخواستم ادامه تحصیل بدهم که در مصاحبه رد شدم چون دانشگاه کرمان ترجیح داد دانشجوی خودش را بپذیرد و سال قبل هم با وجود قبولی این بار خودم به مصاحبه نرفتم.
اینجا بیکاری بیداد میکند و من هم برای تأمین هزینه زندگی تا چند وقت پیش مجبور به کولبری بودم. بهطور حتم اگر برای من هم امکاناتی مهیا بود میتوانستم به موفقیت بزرگی دست پیدا کنم. البته من تنها پسر خانواده هستم و نمیتوانم مثل همشهریام در خارج از کشور زندگی کنم. از دو ماه قبل که مرزها بسته شد به جای کولبری کارگری میکنم و یک هفته قبل هم با دستور استانداری کردستان مدارک تحصیلیام را به فرمانداری مریوان دادهام تا شاید کاری برای من پیدا کنند. امیدوارم شرایط بهتر شود تا بتوانم در کشورم و شهرم به همین مردم خدمت کنم.