۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » اتاق خبر
مشکل کم‌آبی ایران حل شد؟

مشکل کم‌آبی ایران حل شد؟

بارش‌های اخیر، فضایی امیدوارکننده ایجاد کرده است و بعضی از حل مشکل دیرینه‌ای به اسم کمبود آب سخن می‌گویند. آیا این ادعا واقعیت دارد؟ برای یافتن پاسخ خود با یکی از متخصصین این حوزه به گفتگو نشستیم.

دکتر اویس ترابی در پاسخ این سوال که «بعضی بر این اعتقاد هستند که بارش‌های اخیر به بخش زیادی از مشکل کم‌آبی ایران، پایان داده است، آیا با این تحلیل موافق هستید؟» گفت: بخشی از این تحلیل درست است اما قسمتی از آن واقعیت ندارد. برای ارزیابی درست این موضوع باید بین دو بخش، یعنی خشکسالی کشاورزی و خشکسالی هیدورلوژیک فرق گذاشت. در بخش کشاورزی که محور اصلی توسعه کشور است اگر منابع آبی دچار بحران یا کمبود شوند خشکسالی کشاورزی شکل می‌گیرد. خشکسالی هیدورلوژیک به اقلیم و آب و هوا مربوط می‌شود. در همه کشورها، دوره‌های کم‌آبی و کم‌بارشی و پرآبی و پربارشی داریم. وقتی دوره کم‌بارشی به اوج می‌رسد با خشک‌سالی مواجه می‌شویم. در نقطه اوج دوره پربارشی، سیل رخ می‌دهد.

OIS.jpg

تقریبا هر ۲۸ سال دوره سیلابی داریم

ترابی در تشریح بیشتر این موضوع اظهار داشت:

در رابطه با بحث هیدرولوژیک با یک نظام و انتظام طبیعی و آفرینشی روبرو هستیم که در همه جای دنیا به صورت سینوسی تکرار می‌شود. خشکسالی و ترسالی تصادفی نیستند و نظم ومنطق خاص خود را دارند. به عنوان مثال در ایران بطور تقریبی هر ۲۸ سال یک‌بار، دوره‌های سیلابی بحرانی تکرار می‌شوند و هر ۲۸ سال یک‌بار شاهد دوره‌های خشک بحرانی هستیم. دهه ۵۰ جز دهه‌های خشک بحرانی ایران بود. این دوره ۶ تا ۷ سال طول کشید و شاهد افزایش مهاجرت‌ها بودیم. بعد وارد زنجیره ۷ ساله بعدی شدیم و به‌تدریج وارد دوره ترسالی شدیم. اواسط دهه ۶۰ جز دوره‌های سیلابی ایران بود. ۷ ساله سوم، دوباره دوره‌های کم‌آبی شروع می‌شود. این وضعیت در دهه ۸۰ به اوج می‌رسد. تلاش متخصصین منابع آب بر این است که بتوانند با تکمیل داده های آماری، این دینامیک این دوره های کم آبی و پرآبی را شناسایی کنند تا در برنامه ریزی توسعه سرزمین از آن بهره مند شوند.

ادامه ترسالی تا دو سه سال آینده

وی در ادامه افزود: چند سالی است که وارد دوره‌ تره‌سالی شدیم. حدودا از سال ۹۴ دوره سیلابی شدید شروع شده و الان به اوج خود رسیده است. این دوره تا ۲ یا ۳ سال دیگر ادامه خواهد داشت. ۱۴ سال دیگر، دوره خشکسالی را دوباره تجربه می‌کنیم. بارش و سیل اخیر را هم در همین چارچوب باید تفسیر کرد. آورده آب‌های سطحی، رودخانه‌ها و تالاب‌ها وضعیت بهتری پیدا می‌کنند. البته در مورد منابع آب و کشاورزی باید گفت که بحران کم‌آبی ما رفع نشده و نخواهد شد. ما به عنوان یک کشور خاورمیانه‌ای روی کمربند خشک و نیمه خشک قرار داریم و میزان بارندگی کمی داریم. رودخانه‌های بزرگ و دایمی کشور ما کم‌شمار هستند. بطور مثال سفید رود و رودخانه کارون، جز معدود منابع آبی سطحی کشور ما هستند، ولی آبهای سطحی، منبع آب اصلی ایران به شمار نمی‌آیند. منبع اصلی آب کشور ما آب‌ زیرزمینی است. و این درحالی است که دوره بازیابی یا احیا آب زیر زمینی طولانی‌تر از دوره تجدید آبهای سطحی است.

کاهش ضریب نفوذ آب به سفره‌های زیرزمینی

دکتر ترابی در ادامه افزود: رودخانه‌ها به عنوان نماد آبهای سطحی هر سال تجدید می شوند ولی احیای آب‌های زیرزمینی در دوره‌های طولانی زمین‌شناسی رخ می‌دهد. وقتی بیشتر از قدرت ترمیم سفره‌های زیرزمینی، برداشت می‌کنیم دچار کمبود می‌شویم. اکنون بیلان تمام آب‌‌های زیرزمینی ایران، منفی است. در نتیجه این وضعیت، بیشتر دشت‌های ایران شروع به فرونشست کردن کرده‌اند. دلیل فرونشست دشتهای مختلف کشور مانند فامنین، ورامین، رفسنجان و جاهای دیگر همین است. بارش‌های اخیر در این زمینه نمی‌توانند کار چندانی انجام دهند. به دلیل فرونشست آبخوان و بسته شدن خل و فرج آن، روان‌آب ناشی از بارندگی نمی‌تواند وارد آبخوان شده و جایگزین آبهای زیرزمینی از دست رفته شود. حجم بارش‌های اخیر به اندازه بارش‌های دهه ۷۰ است اما چون پوشش گیاهی در سطح حوزه های آبریز از بین رفته و سطوح نفوذناپذیر حوزه های آبریز به دلیل ساخت و ساز افزایش یافته است، میزان نفوذ آب به سفره‌های زیرزمینی کمتر شده و در نتیجه میزان رواناب و پی آیند آن، میزان پیک سیلاب رودخانه ها بیشتر شده است. خلاصه، مشکل خشکسالی کشاورزی حل نشده و به این راحتی‌ها حل نخواهد داشت. با یک مشکل بسیار بزرگ و پیچیده مواجه هستیم که دانش تخصصی و پیشرفته خاص خودش را طلب می‌کند. علاوه بر این نیازمند یک عزم و اراده جمعی است و فلسفه توسعه نیز باید اصلاح شود.

froneshast.jpg

کشاورزی نباید محور توسعه ایران باشد

وی در تشریح بیشتر مقصود خود گفت: قبل از هر چیز به نظر می رسد که رویکرد توسعه آب‌محور ایران باید عوض شود. منابع آب ما کم است بنابراین تمدن ما نباید آب‌محور باشد. محور توسعه کشور ما می‌تواند صنعت یا خدمات باشد اما نمی‌تواند مبتنی بر کشاورزی باشد. آب از سال ۱۳۲۷ تاکنون محور توسعه تمام‌طرح‌های توسعه‌ای است که دولت‌ها طراحی کرده‌اند. بنابراین باید خردمندانه عمل کرد و این محور توسعه را اصلاح کرد. کشاورزی می‌تواند یکی از بخش‌های جنبی و تکمیلی توسعه کشور باشد اما بدون شک نمی‌تواند محور اصلی باشد. به عنوان مثال نمی‌توان کشت میوه و صیفی‌جات را در دستور کار قرار داد.

دولت به تنهایی نمی‌تواند کاری کند

وی در توضیح بیشتر این بخش از سخنان خود اظهار داشت: در حال حاضر تنها نهادی که در حوزه مدیریت عرضه و تقاضا فعالیت می‌کنند دولت متمرکز است. این شیوه جواب نمی‌دهد و باید حکمرانی محلی را هم فعال کرد. باید مشارکت مردم در تمامی حوزه‌ها جلب شود. سال‌هاست که مردم در حوزه های مختلف توسعه مشارکت ندارند و همه چیز را بر عهده دولت گذاشته اند. قبلا این‌گونه نبود. تا قبل از دهه ۲۰، جوامع محلی ایرانی حضور فعال و مستقیم داشتند اما حالا مردم به مصرف‌کننده صرف تبدیل شده‌اند. آنها باید از این حالت خارج شوند و نقش بنیادی خود را درک کنند چون حل مشکلات این حوزه از توان دولت ما و هر دولت دیگری خارج است. علاوه بر جوامع محلی باید امکان مشارکت رسانه‌ها و سمن ها را هم فراهم کرد. اگر چنین شود می‌توان در یک افق ۲۰ یا ۲۵ ساله به حل مشکل کم‌آبی ایران امیدوار بود.

دو پارامتر مغفول‌مانده

وی در رابطه با میزان مصرف آب گفت: منبع آب ایران پاسخگوی این مقدار تقاضا نیست. از آب سدها برای تامین مصارف شرب، کشاورزی و صنعت استفاده می‌شود. تقریبا روی همه روخانه‌های سد زده‌ایم ولی همچنان کمبود داریم. علت آن است که ما روی مدیریت تامین کار می‌کنیم اما روی دو پارامتر مهم مدیریت تقاضا و مدیریت مصرف کار نمی‌کنیم. منظور از مدیریت تقاضا مدیریت جمعیت متقاضی آب متناسب با توان اکولوژیکی کشور است. در زمینه مدیریت مصرف هم کاهلی می‌کنیم.

برچسب ها

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*