طرح «همسایه سلام»، ابتکاری است که در ورامین اجرا میشود و بدون تردید، مخاطبان فراوانی خواهد داشت. طرح «همسایه سلام» در قالب دعوتنامهای برای همسایههای مساجد تنظیم شده است که درواقع از زبان مسجد به همسایگان است و در این دعوتنامه، مسجد گلایه از بیمهری بعضی از همسایگان خود دارد و میگوید دلتنگ حضورتان هستم […]
طرح «همسایه سلام» در قالب دعوتنامهای برای همسایههای مساجد تنظیم شده است که درواقع از زبان مسجد به همسایگان است و در این دعوتنامه، مسجد گلایه از بیمهری بعضی از همسایگان خود دارد و میگوید دلتنگ حضورتان هستم و مردم را به مهمانی خود دعوت میکند.
در این دعوتنامه، مسجد با همسایههای خود درد و دل کرده است و بیان کرده که هر اذان ندای دعوت خصوصی من است برای شخص شما و در آخر؛ این دعوتنامه به مهر و امضا امام جماعت مسجد میرسد و برای همسایههای مسجد ارسال میشود تا به اقامه نماز اول وقت و به جماعت دعوت شوند.
متن این دعوتنامه تأثیرگذار برای هر شخصی فرستاده میشود و فقط ملزم به همسایههای مسجد نیست؛ در آن میخوانیم: همسایه سلام؛ من مسجد محلهات هستم دلتنگی ماهها و گاهی سالها دوری از شما باعث شد برایتان چند کلامی درد و دل بنویسم من روزی چند نوبت درب خویش را به روی شما میگشایم چندین ساعت به انتظار روی ماهت مینشینم رفت و آمدت از جلوی دربم، سرکار، مدرسه، خرید و … را با حسرت نگاه میکنم و دلتنگترت میشوم اما شما انگار با من قهر کردهای؟ شاید برخورد خادم من، روحانی، بعضی مسجدیها یا خاطره تلخی ناراحتت کرده است اما هرچه که هست آن را به من ببخش وقتی بر پیشانی من مینویسند (توبه ۱۸) از غصه دل من خبر ندارند که آبادی من به گلدسته ببند و کاشیکاری قشنگ نیست.
آبادی من به حضور سبز عزیزی چون توست من از اینکه به همه دوستان و اقوامت سر میزنی اما به خانه من نمیآیی غصه بر دل دارم گاهی فقط سالی یکبار آنهم محرمها روی گلت را میبینم اما مگر نمیدانی حسین (ع) آخرین نمازش را نیز به جماعت و اول وقت خواند.
شاید اکنونکه نامه مرا بخوانی با خود بگویی وقت آمدن به میهمانی مرا نداری و به کارهایت نمیرسی اما بدانهمه کارهای دنیایت را سروسامان دهد و مشکلاتت را حل نماید او حتی آنقدر کریم است که به من قول داده اگر تو پیش من بیایی به ازای هر نفست اجری داشته باشی به اذای هر گامت ده حسنه برایت بنویسند و ده گناه برایت پاک نمایند و ده درجه منزلتت را در بهشت بالا ببرد از خانهات تا من چند گام است؟ چند نفس پیش من کشیدهای؟
اما از طرفی اگر به من سر نزنی از من به گردن شما حق شکایت قرار داده که به خاطر حرمت خداوندی لازمالاجرای آن هستم.
همسایه عزیز من دوست ندارم روز قیامت از شما شکایت کنم تا به مشکل بربخوری به همین خاطر این نامه را برایت نوشتم تا حق همسایگی را بجا آورم و از برکات حضورم استفاده کنی و خدا را زیارت کنی و از او هدیه بگیری مگر نشنیدهای که امام حسن (ع) فرمودند: ساکنان مسجد زائران خدا هستند و بر خداست زیارت کنندگانش را هدیه دهد تو نیز حق همسایگی را به جای آور تا قیامت وقتی مسجدیهای یک محله را صدا میزنند تا مساجدشان آنها را شفاعت کنند من نیز پیش مساجد دیگر سربلند باشم و بتوانم شفیعان باشم این نامه دست دراز شده من به سمت شماست و هر اذان ندای دعوت خصوصی من برای شخص شماست.