زندگی سخت است و همین باعث شده گره ابروی بخشی از مردم هیچوقت باز نشود. مصطفی داننده- روزی یکی از منبریهای معروف تهران در یک برنامه تلویزیونی از اخمو بودن مردم در صبح گلایه کرد و گفت نمیدانم چرا در اول صبح در خنکای هوا، برخی عصبانی هستند اخمو. منبری معروف تهران راست میگفت […]
مصطفی داننده- روزی یکی از منبریهای معروف تهران در یک برنامه تلویزیونی از اخمو بودن مردم در صبح گلایه کرد و گفت نمیدانم چرا در اول صبح در خنکای هوا، برخی عصبانی هستند اخمو.
منبری معروف تهران راست میگفت خیلی از ما اول صبح اخمو هستیم اما این بداخلاق بودن، دلیلی دارد که منبری معروف تهران در آن برنامه به آن اشاره نکرد و یا بهتر بگویم از آنها خبر نداشت.
برخی از مردم تا ساعت 11 شب مشغول کار هستند. از آن سو صبح که آفتاب هنوز پشت کوه است از خانه بیرون میروند. بخشی از مردم برای رفتن به سرکار هر روز فشاری مانند فشار قبر را در مترو تحمل میکنند. عدهای از مردم صبحها به دنبال اتوبوس هستند.
هستند کسانی که ماههاست حقوق نگرفتهاند و هر روز صبح به مشکلاتشان فکر میکنند. به خرج زندگی، به درخواستهای بزرگ و کوچک فرزندان حتی به شام شب.
بله، زندگی سخت است و همین باعث شده است گره ابروی بخشی از مردم هیچوقت باز نشود.
یکی از معضلات امروز کشور این است که برخی مسؤولان بدون توجه به مشکلات مردم برای آنها نسخه میپیچند. بسیاری از آنها در زیر کولرهای گازی برای مردم گرمازده تصمیم میگیرند وگاهی به این تصمیم خود هم میبالند.
خیلی از کسانی که برای مردم تصمیم میگیرند نمیدانند بیکاری چیست. چون نه خودشان نه فرزندانشان طعم آن را نچشیدهاند.
برخی از آنها دو یا سه شغل دارند اما نمیدانند مردی که برای خرج زندگیاش چند شغل دارد چه سختیهایی را تحمل میکند. چند شغل بودن آنها در نقش مشاور، عضو هیات مدیره است و چند شغل بودن برای مردم یعنی کار در شرکتهای خصوصی تا پاسی از شب یا شهر گردی با یک پراید.
چرخ زندگی غالب مردم نمیچرخد. الآن بسیاری از تولیدکنندگان با توجه به بحرانهای اقتصادی، تعدیل نیرو را بهترین کار میدانند و چوب اخراج بر تن کارگران خود میزنند.
سیل مشکلات اقتصادی اولین کسانی را که با خود میبرد کارگران و قشر ضعیف جامعه است. زندگی آنها به سختی میگذشت و حالا با اخراج رسما سنگ بزرگی وسط سفره آنها خواهد افتاد و رسما زندگی آنها را تعطیل میکند.
بسیاری از بحرانهای اجتماعی این روزها به خاطر همین فشار اقتصادی است.
تصمیمات مسؤولان بدون شناخت مشکلات مردم و بدون توجه به آنها، گرهای از دردهای جامعه باز نخواهد کرد. درست میشود مانند آن منبری معروف تهران که از اخمو بودن مردم در صبحهای زیبای تهران تعجب کرده بود.
حال جامعه ایران خوب نیست و مهمترین دلیل آنهم مشکلات اقتصادی است. مشکلاتی که میتواند زمینه ساز مشکلات اجتماعی و سیاسی شود.
باید این مشکلات را شناخت و برای آن راهحل پیدا کرد البته نه مثل ممنوع کردن پوشیدن لباس آستین کوتاه رانندگان شهرداری.