۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » خواندنی ها » ورامین
  • شناسه : 16028
  • 23 اکتبر 2017 - 18:00
  • 48 بازدید
  • ارسال توسط :
دستفروشی؛ مبارزه برای بقا

دستفروشی؛ مبارزه برای بقا

ا دستفروشی در ایران، شکلی از مبارزه تهیدستان برای ادامه بقاست که خود را با ثروتمندان و دولت در مقابله می‌بینند. آصف بیات در کتاب «سیاست‌های خیابانی (جنبش تهیدستان در ایران)»، به حضور پررنگ دستفروشان در بین سال‌های 54 تا 57 و نقش آنها در انقلاب 57 اشاره می‌کند و حرکت آنها را «پیشروی آرام […]

آصف بیات در کتاب «سیاست‌های خیابانی (جنبش تهیدستان در ایران)»، به حضور پررنگ دستفروشان در بین سال‌های 54 تا 57 و نقش آنها در انقلاب 57 اشاره می‌کند و حرکت آنها را «پیشروی آرام مردم عادی» می‌نامد.

ماجرای برخورد با دستفروش‌ها، ماجرای قدرت است، ولی الزاماً جنبه سیاسی ندارد. درواقع دستفروش‌ها بر اساس نیاز خود به این کار مشغول می‌شوند و تا زمانی که کسانی در حکومت با آنها مقابله نکند، دست به مبارزه نمی‌زنند.

آنها اضطرار دارند، شغلی ندارند، مکانیسم تظلم‫خواهی برایشان وجود ندارد، نمی‌توانند در تولید دخالت کنند و نماینده‫ واقعی در حزب‌های سیاسی و قدرت ندارند که منافع آنها را دنبال کند. تمام این شرایط موجب می‌شود تهیدستان مجبور به اقدام‌های فردی مثل دستفروشی شوند تا در فرآیند توزیع مجدد، امکاناتی که به شکلی ناعادلانه از آنها سلب شده، به آنها داده شود. آنها از این طریق سعی می‌کنند در چارچوب قواعد اجتماعی برای خود استقلال کسب کنند. منطق بروکراسی، نیازهای تهیدستان را برطرف نمی‌کند و آنها مجبور به انجام کار غیررسمی می‌شوند که نوعی مکانیسم دفاعی است، چراکه کسب مجوز، فرآیندی پیچیده و هزینه‌بر است و آنها ترجیح می‌دهند آن را انجام ندهند.

اگر دستفروش‌ها پیشروی آرام کنند، دولت مجبور می‌شود منابع تولیدشده را بازتولید کند، درحالی‌که توزیع قدرت و بازتوزیع فرصت‌ها به شکل عادلانه، منافع دولت و ثروتمندان را به خطر می‌اندازد. استقلال دستفروشان هم باعث می‌شود دولت تسلط خود بر بخشی از جامعه را از دست بدهد. دستفروش‌ها، خیابان را به‌عنوان عرصه عمومی استفاده می‌کنند که این استفاده، با نظم مدنظر شهرداری و دولت در تضاد است. دستفروش‌ها رهبر هم ندارند که به اقدام جمعی آنها کمک کند، درنتیجه به شکل انفعالی و برای منافع شخصی خود بسیج عمومی می‌شوند و به دلیل اینکه سردسته و نشانه ندارند، پیوندهای آنها از طریق ناجنبش مشخص می‌شود و مقابله با آنها برای دولت سخت است، به همین دلیل دولت مجبور است با آنها برخورد کند.

شهرداری‌ها معمولاً فضاهای جداگانه‌ای مثل پارکینگ آزادی در تهران برای فعالیت به دستفروش‌ها می‌دهند و به این شیوه، فعالیتشان را محدود می‌کند.

حذف دستفروش‌ها از شهر و محدود کردن آنها، نشاط را از فضای شهری می‌گیرد، چراکه شهر مثلاً به فالگیر و دستفروش هم نیاز دارد و حضور آنها، بخشی از هویت شهر است. در شرایط فعلی، شهرداری‌ها با حضور دستفروش‌ها به شکل آسیب‌شناختی برخورد می‌کنند. ضمن اینکه شاید منافع مغازه‌دارها با حضور دستفروش‌ها به خطر می‌افتد و منافع مغازه‌دارها هم ممکن است در مواردی با منافع شهرداری مشترک باشد.

این یادداشت شفاهی است.

برچسب ها

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*