از مدرسه ای که در آن اتفاقات خلاف اخلاق رخ داده است نوشت:ساعت یک ظهر، پدر یکی از دانشآموزان، به دعوت ما به روزنامه میآید. در گزارشی از مدرسه ای که در آن اتفاقات خلاف اخلاق رخ داده است نوشت:ساعت یک ظهر، پدر یکی از دانشآموزان، به دعوت ما به روزنامه میآید. او درباره اتفاقات […]
در گزارشی از مدرسه ای که در آن اتفاقات خلاف اخلاق رخ داده است نوشت:ساعت یک ظهر، پدر یکی از دانشآموزان، به دعوت ما به روزنامه میآید.
او درباره اتفاقات آرام و شمرده صحبت ميکند، خونسرد به نظر ميرسد، اما ترجيعبند حرفهايش يک چيز است، او ميگويد: آن مدرسه بيش از 150 دانشآموز در مقطع متوسطه اول داشته است.
اين اتفاق در متوسطه مقطع اول افتاده و هنوز هم جزئيات آن براي ما مشخص نيست. خود من با پسرم صحبت کردم و حتي او را نزد روانکاو بردم، براي پسر من آسيب در حد نشاندادن فيلمهاي مستهجن و دادن مشروبات الکلي بوده، آقاي «ح» با چند تا از دانشآموزان اقدام به کشيدن سيگار ميکرده، اما در بعضي از بچهها گويا اين آسيب جديتر بوده، گويا وادار به برقراري رابطه جنسي بين بچهها ميکرده، ما تصميم به رسانهايکردن اين ماجرا گرفتيم تا پشتمان خالي نشود، اما الان ظاهرا افسار از دست ما در رفته و همه ميگويند کاش آنقدر مسئله رسانهاي نميشد.
پدر اين دانشآموز در پاسخ به اين سؤال که آيا از کادر آموزشي اين مدرسه تا پيش از اين اتفاق راضي بودهاند، ميگويد: من و مادر پسرم متارکه کردهايم و پسرم نزد مادرش زندگي ميکند، پس از متارکه با اينکه محل زندگي پسرم از مدرسه دور شد، اما چون ما از کادر آموزشي رضايت نسبي داشتيم، مدرسه را تغيير نداديم.
من براي ثبتنام پسرم در پايه هشتم حدود 16 ميليون تومان هزينه کردهام. اما در سالهاي گذشته مدرسه فقط به سمت پولدرآوردن رفت، در واقع در ابتداي امر بود که مدرسه براي جذب مشتري کادر آموزشي مجرب آورده بود. این مدرسه در تهران شناختهشده بود، اما در سالهاي گذشته ميانگين سني معلمان پايين آمد و اين اتفاقها هم افتاد.